اسطوره‌ی سیزیف از آلبرکامو

کتابی که انتخاب کردم درباره‌ش باهاتون صحبت کنم اسطوره سیزیف از سه گانه پوچی البرکامو هست که سراغاز علاقه من به این مباحث بود

اما قبل از کتاب می‌خوام درباره نویسنده توضیحاتی بدم و قبل از نویسنده درباره معنای دو واژه باهاتون حرف بزنم که ممکنه در خلال حرف‌هام بشنوید

هیچ‌انگاری ـ هیچ انگاری
آبزوردیسم

اول واژه هیچ‌انگاری یا ابزوردیسم که یک مکتب فلسفی و یک سبک نوشتاری هست.
هیچ انگاری به معنای انکار هر گونه معنا و ارزش برای جهان هست، نفی ارزش‌های حاکم بر اندیشه‌های بشری و قراردادها و موضوعاتی که اونها رو معتبر می‌شناسیم.

اگزیستنسیالیسم

واژه دوم اگزیستنسیالیسم که نسخه خوشبینانه‌تری از هیچ انگاری است.
اگزیست‌ها برای زندگی قائل به معنا هستند اما معنایی که خود انسان برای آن خلق می‌کند نه معنایی که از پیش در بطن زندگی موجود باشد.

 

نویسنده؛ آلبرکامو

فیلسوف الجزایری – فرانسوی نویسنده اسطوره سیزیف است. آثار کامو جز دسته آثار فلسفی با سبک هیچ انگاری شمرده می‌شود.
نوشته‌های کامو تحت تأثیر نیچه و داستایوفسکی رنگ و بوی مباحث اگزیستی دارد اما خودش از اینکه زیر پرچم اسن مکتب فلسفی باشد سر باز زده.

روایت اسطوره سیزیف

سیزیف قهرمانی در اساطیر یونان است که به علت فاش کردن راز خدایان محکوم به مجازاتی ابدی و بی‌پایان می‌شود که در اون می‌بایست سنگی را تا نزدیکی قله‌ای حمل کند قبل از رسیدن به پایان شاهد بازغلتیدن سنگ به اول مسیر باشد. سیزیف هر بار بعد از لحظه ای درنگ و تامل این دور باطل را ادامه می‌دهد.

می‌خواهم اینجا توجهتان را روی درنگ و تأمل سیزیف در لحظه غلتیدن سنگ به اول مسیر معطوف کنید؛ این لحظه درنگ برای چیست؟

این تأمل و درنگ نشانه آگاهی سیزیف از بیهودگی این دور باطل است، اما این مواجهه شدن و آگاهی از پوچی برای سیزیف آغاز پذیرش این پوچی‌ست. او بس از پذیرش این پوچی متوجه این موضوع می‌شود که همین که باز هم این دور باطل را ادامه دهد و باز هم سنگ را به سمت قله حمل کند در حال غلبه کردن طغیان و ستیز علیه این پوچی‌ست و چیزی که این عصیان را ممکن می‌سازد چیزی نیست جز آزادی؛ آزادی برای تسلیم شدن یا طغیان کردن، آزادی بر سر این مسئله که اجازه دهد سنگ از روی او بغلتد و این قائله پایان یابد یا آزادانه و آگاهانه بر این پوچی بتازد.
کامو به ارتباط و شباهت بین داستان و زندگی انسان می‌پردازد و ذهن خواننده را به سمت خلق معنا سوق می‌دهد اینکه اگر در بطن زندگی معنایی پنهان نباشد. خلق معنا می‌تواند تنها راه دوام آ‌وردن در برابر این بی‌معنایی باشد: معنایی که بتواند لازمه و محرک زیستن باشد.
کامو در پس این داستان به مفاهیم کلیدی در فلسفه اشاره می‌کند مانند پوچی و بی‌معنایی، آزادی و معنا…

از نظر خود من خودِ زیستن، خود زندگی، معنای زندگی است. صحبتم رو تموم می‌کنم با جمله ی استادم کورش سلیمی نازنین ‌که گفتند:

تا زمانیکه به فلسفه‌ای برای چرایی زندگی با خود نیاز داریم، یکی بودن انسان و زندگی را درک نکرده‌ایم

شراره علیخانی
چهارم خردادماه ۹۸
اولین جلسه انجمن دوستی و خرد کلام زنده عشق

اسطوره سیزیف

فهرست مطالب

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x